رسانه های تصویری، تربیت و سلامت

واژگان کلیدی:رسانه های تصویری،خطرات،محاسن،نقش تربیتی

مقدمه

این مقاله قصد ندارد تا رویکردی علمی پژوهشی را ارائه کند . اما درصدد آن است که آسیب شناسی کلی از تاثیر رسانه ها بر وضعیت تربیتی ، روانی و اجتماعی داشته باشد .

قاعدتاً هر مؤسسه و بنگاهی اعم اقتصادی ، فرهنگی و … قصد دارد به توسعه و گسترش سازمان و در صورت داشتن مشتریان و مخاطبان به توسعه کمی و کیفی مشتریان و مخاطبان بپردازد ،که رسانه ها از جمله رسانه های تصویری ( تلویزیون و ماهواره ) نیز از این امر مستثنی نیستند . نگارنده ی مقاله ی حاضر با کودکان ، نوجوانان و والدین آنها در امر آموزش مرتبط است و با توجه به دریافت بازخورد ها از طریق ثبت گزارش و یا تهیه مستندات با نکات تکان دهنده ایی روبرو شده است . از جمله تأثیر تماشای تلویزیون بر عملکرد یادگیری یا حتی ایجاد مشکل در کیفیت شنیداری ، خیال پردازی بدون کنترل ، همزاد پنداری با شخصیت های فیلم و اثر،اعتیاد و عادت کنترل ناشدنی به تلویزیون طوری که وظیفه شناسی افراد را تحت الشعاع قرار داده ومواردی از این دست .

چون این نوشته قرار است به کلیت مسئله پرداخته و به سهولت نتایج این مشاهدات را برای مخاطب ارائه کند برای همین در ذیل صرفا به همان نکات آمده در مقدمه از دو رویکرد نقاط منفی و مثبت پرداخته است .

رویکرد های دوگانه تربیتی ، روانی و اجتماعی و نقش رسانه های تصویری

اولین بار که نگارنده با تأثیر قوی رسانه ی تلویزیون آشنا شد مربوط به چندین سال قبل می باشد که سریالی بنام نرگس پخش می شد . فراگیران من در مؤسسه ی آموزشی با آن شاد و غمگین می شدند . روند کارهای افسرده در بین هنرجویانم افزایش می یافت و گاهی به صورت غیر منتظره تغییراتی مشاهده می کردم . نکته ی مهم در این مشاهده اولیه آن بود که اکثریت به صورت هم سان و تقریباً یکسان تغییر می کردند و وقتی که با همکاری دوستان پژوهشگرم به پرسشگری و تحقیق دست زدم متوجه شدم در افرادی که تلویزیون تماشا نمی کردند نوعی جستجوگری درونی و شخصیتی پایدار وجود داشت که آنها را از دیگران متمایز می کرد . آنها همانند کسانی که با آن فیلم یا سریال زندگی میکردند و بخشی از آن شده بودند در معرض روز مره گی و فضای وهم آلود نبودند . این نکته نگارنده را بر آن داشت تا به مقالاتی که در این عرصه ها بیشتر پرداخته اند بپردازد و متوجه شدم که از دهه های پیش این نکته یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان و متخصصان و کارشناسان بهداشت روانی ، تربیتی و اجتماعی در بعضی از کشور ها علی الخصوص آمریکا بوده است . شاید دهها مقاله به زبان فارسی ترجمه شده است که فقط به نقش تلویزیون در چاقی و کم شدن عمر پرداخته است .

مروری کلی برتأ ثیرات تماشای تلویزیون

۱- تلویزیون رسانه ایی «دیداری و تصویری» است . با رشد ساخت فیلم ها ، انیمیشن ها خصوصاً تدوین هربار روند تصویری و بصری تلویزیون افزایش داشته و به دلیل رقابت تنگاتنگ بین سازندگان و تولید کنندگان این گونه آثار هر بار طعم ، رنگ و بوی تصاویر افزایش وتوسعه داشته است تا جائیکه بعضی از کارشناسان آنرا به بمباران اطلاعات تصویری تشبیه کرده اند .

نقاط مثبت : از نقاط مثبت این ویژگی ( دیداری و تصویری بودن ) بهره برداری هرچه بیشتر از کمیت های بصری و تصویری جهانی است که در آن زندگی می کنیم . امروزه ما به راحتی می توانیم با یک چرخ یکی دوساعته بخشی از پوشش ، شکل ها و جنبه های تصویری مردمان جهان خویش را در ماهواره ها یا حتی تلویزیون ملی مشاهده کنیم . به وفور سی دی های کارتون آمریکایی و غیر آمریکایی در سوپر های مواد غذایی در کنار دیگر تنقلات کودکان ما را با روابط ، چهره ها ویا فرهنگ دیگر ممالک آشنا می کند.

نقاط منفی: اولین ضرر بمباران تصویری آن است که شما در آن جستجو و غور نمی کنید . مانند آن است که شما غذاها را جویده نشده فقط قورت داده تا شاید اندکی از آن هضم شود و شما فقط از خوردن لذت می برید و از هضم غذا و بهره مندی از آن لذت نمی برید . به تبع این مسئله کیفیت شنیداری دستخوش ضعف و گرفتاری می شود . اکثر کودکانی که اعتیاد الکترونیک دارند از تحلیل خوبی برخوردار نیستند تا در زمان لازم برای تفکر از آن بهره ببرند و یکی از موارد مهم سیر در خیال «شنیدن» است . به طور مثال مخاطبی که داستان حضرت یوسف (ع) پیامبر را می شنود یا می خواند یک تصویر از حضرت در خیال خویش مشاهده می کند و با آن به جستجو و کشف می پردازد ولی قدرت تصویر آنقدر بالاست که جلوی تصاویر ذهنی را به شدت می گیرد .

۲– همزاد پنداری با شخصیت ها و کاراکترهای فیلم و تلویزیون

یکی از بهترین شیوه های تأثیر و توسعه ی معرفت در افراد ،داستان گویی است .مخاطب در یک فرایند داستانی با شخصیت های داستان همراه شده و به دلیل شباهتهای احتمالی، خود را در آن داستان مشاهده و اصطلاحاً با آن همزاد پنداری می کند .

نقاط مثبت: اگر داستانی خوب پردازش تصویری و تلویزیونی شود و شخصیت و کاراکتر بتواند مخاطب را با خود در مسیرهای خیال به تجربه بکشاند تا مخاطب خودش را بهترشناخته و خود سازی کند از بهترین و کوتاه ترین راههای آموزش و یادگیری است و این نکته در باز تولید علم و معرفت در افراد می تواند نقطه ی عطفی باشد .

نقاط منفی: اگر سازندگان و تولید کنندگان یک فیلم و سریال تلویزیونی دانش لازم را از لحاظ داستان پروری یا شخصیت پردازی نداشته باشند یا اصولاً خودشان افراد عمیق و آگاهی نباشند مخاطب را نیز به سطحی نگری سوق می دهند . هستند کسانی که به علم داستان و تأثیر ارائه کاملاً آگاه و بینا هستند ولی با بیمار دلی سعی می کنند مخاطب را با پرسناژها و شخصیت هایی در فیلم همراه کنند که تمایل آنها به شهوات ، مصرف گرایی ، دوری از وجدان ، دوری از معنویت و . . . بیشتر شود . خطر این کارکرد در آنجاست که مخاطب نمی داند به صورت آرام آرام در حال اضمحلال و نابودی است ووقتی چشمانش را باز می کند که همراه با آن اثر دچار انفعال شده است .

راهکار :

الف: قاعدتاً می بایست در این زمینه از نظرات منتقدان خبره و بی طرف استفاده کرد .

ب: هر اثری را به عنوان یک عامل بیرونی ابتدا شناخته و سریعاً خودمان را بخشی از آن اثر و یا آن اثر را بخشی از خود و داستان خود ندانیم . یعنی واقع بینانه وحتی منتقدانه به آن بنگریم .

ج: آنرا با مصادیق منطقی و واقعی پیرامون مقایسه و به محض آنکه فهمیدیم با کاراکتری همزاد پنداری کرده ایم از مرز های اخلاقی ما عدول کرده او را غریبه پنداشته و با آن فاصله گرفته و گویی از یک آئینه به آن تصویر می نگریم قطعاً آن آئینه ( همان ) عقل است . حضرت علی (ع) فرمود : عقل آئینه ایی است شفاف .

د: در کنار تلویزیون همیشه قلم و کاغذی داشته باشیم و سعی کنیم در مورد آن به چند سئوال طرح شده کلیشه ایی پاسخ دهیم سئوالات عبارتند از :

۱– این فیلم / قسمت سریال / کارتون روی من اثر ………… گذاشت.زیرا……………………………………

۲- از کدام شخصیت خوشم آمد ؟ چرا ؟

۳- از کدام شخصیت بدم آمد ؟ چرا ؟

۴- آیا این اثر با واقعیت ارتباط دارد ؟ چگونه .

۵- بادیدن این اثر چه تغییری در من ایجاد شد ؟ آیا نیاز نیست در باره ی آن با یک مشاور دانا صحبت کنم ؟

۳– اعتیاد و عادت به تماشای تلویزیون

وقتی ما به بعضی از امورعادت می کنیم ممکن است آن امور ضروری و حتمی باشند و عادت به آن ها باعث حفظ و مراقبت گردد . ولی وقتی این عادت در حفظ شرایط فکری یا سلامتی و معنوی تأثیری ندارد . قاعدتاً رشد و توسعه ی آن می تواند باعث تأثیر منفی در آن شود .

نقاط مثبت : همانطور که در بالا اشاره شد اگر بیننده ی تلویزیون عادت کند که بعضی از گفت و گو های مفید در راستای رشد سلامتی ، اندیشه و معرفت را مشاهده کند عادت خوبی است ولی همان نیز باید در قاعده و کنترل باشد و هربار بازخوردهای دریافت شده را بتواند یا بنویسد یا به دیگران به خوبی تعلیم یا تعمیم دهد تا مطمئن باشد که برداشتی مفید داشته است .

نقاط منفی : قبل از هر چیزی اشاره کنم که عادت و اعتیاد دو امر متفاوت است . در نظر بگیرید فرد به محض ورود به منزل یا بیدار شدن بدون آنکه تصمیم گرفته باشد شبکه یا برنامه ی خاصی را مشاهده کند به سراغ کنترل تلویزیون رفته و آنرا روشن کند و وقتی هم اسیر برنامه شد و یا دچاراین طرف و آن طرف کردن کانالها شود نمی تواند از آن خارج شده و البته زمان بندی و برنامه ریزی خاصی برای تماشای تلویزیون هم ازقبل نداشته و ندارد و وقتی مشاهده ی برنامه های تلویزیون به هر دلیل پایان یافت نمی تواند ازآن جمع بندی کند.بدون شک این فرد دچاراعتیاد الکترونیک شده است.همانند کسی که گویی سیگار یا ماده ی مخدر به اوفرمان می دهد که مورد استفاده قرارگیرد اینجا این تلویزیون است که او رادراختیارگرفته و او برتلویزیون مسلط نیست.این رسانه هرجا که بخواهد اورا با خودش می برد و فراتر ازیک ابزار شده است.دراین میان هستند افرادی که معتاد به مروراخبار هستند و یک خبررا ازچندین رسانه مرتبا مرورمی کنند و از آن هیچ تحلیل یا بهره ای هم ندارند.مرور بدون نتیجه مانند یک تکراربدون خیر و بهره است.

راهکار:

الف:مخاطبین حتما ازطریق تله تکست یا اینترنت ازبرنامه های پخش شده رسانه تلویزیون با خبرشوند و ازمیان آن برنامه ها انتخاب کنند و خود را ملزم کنند که صرفا برنامه انتخاب شده را مشاهده کنند.

ب:برای تماشای تلویزیون اوقات مشخصی را تعیین و به همان اوقات تعیین شده خود را ملزم کنند.

ج:بدانیم که مرور اخبار آن هم به صورت افراطی نمی تواند تاثیر چندانی درپیشرفت یا توسعه ی ما داشته باشد.بلکه کافی است در طول روز۱یا۲خبر کامل را ازیک یا دو شبکه متفاوت انتخاب و آنها را مشاهده کنیم.

د: بدانیم که گفت وگوی زنده باخانواده ودوستان به طول عمر کمک می کند درحالی که به گفته ی کارشناسان تماشای تلویزیون می تواند به شدت ،عمر ما را کاهش دهد.

ه :بخشی ازاوقات را به شنیدن رادیو اختصاص دهیم.

نتیجه گیری:

رسانه تلویزیون مانند هر وسیله و ابزار دیگری نیاز به دانش استفاده و به اصطلاح نیاز به دستور العمل دارد همانگونه که افراد برای استفاده از یک دستگاه مکانیکی یا الکترونیکی از دستور العمل آن استفاده وخود را ملزم به اجرای مفاد ایمنی آن میکنند لازم است تا از این ابزارنیز با در نظر گرفتن امکانات وظرفیت های درونی اش با رعایت تمام شرایط ایمنی بهره برداری صورت گیرد در غیر این صورت عواقب آن گریبان گیر استفاده کنندگان بی موالات خواهد شد و بی شک کسانی که با دانایی از آن استفاده کنند به سان مدرسه وحتی دانشگاهی سترگ از آن سود خواهند برد.

نویسنده: دکتر احمدرضا آذربایجانی (آذر)، پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان