نکته های، نغزها و درد و دل های تربیتی
چـالـش هـای تــربـیـتـی در پـسـاکــرونــا
نویسنده: دکتر احمدرضا آذربایجانی
فرض بگیریم همین امروز به ما بگویند که کرونا توهمی بیش نبوده و قرنطینه و مراقبت هم دیگر لازم نیست!
- آیا در چنین شرایطی امور دوباره به قبل باز خواهد گشت؟
- آیا مشاغل آسیب دیده، دوباره احیاء خواهند شد؟
- آیا روابط مثل گذشته خواهند بود؟ اعتماد مردم به امور بهداشتی چه طور؟ آیا همان روند بهداشتی سابق را دنبال خواهند کرد؟
- قیمت ها چه طور؟ آیا تورم تزریق شده خصوصا در مواد غذایی و بهداشتی، حمل و نقل و مواردی این چنینی، به دوران قبل از کرونا باز خواهند گشت؟
- آیا مراکز ورشکست شده مثل خیلی از مهد کودک ها، باشگاه های ورزشی غیر دولتی، آموزشگاه ها و… دوباره احیاء خواهند شد؟
- کارگاه ها و کلاس های آموزشی چه طور؟ آیا خدماتی مثل کتابداری، گاری داری، سینما، رستوران، هتلداری و خدمات مسافرتی دوباره و به سرعت هرچه تمام تر رونق خواهند گرفت؟
برای تبیین بخشی از جریان پیش آمده، به طرح صدها پرسش دیگر نیاز است، اما نگارنده به همان ها بسنده می کند. این یادداشت از منظر تربیت به چالش های پساکرونا پرداخته است. ولو کرونا و مراقبت ها افسانه باشند و فردا روزی مراکز آموزشی رسمی و غیر رسمی فعالیت خود را آغاز کنند؛ واقعیت آن است که تغییرات معناداری را شاهد خواهیم بود و آنان که از قبل درک بهتری نسبت به واقعیت داشته اند، کمتر آسیب می بینند یا حتی ممکن است اوضاع بهتری را تجربه کنند. موارد تربیتی که حوزه یادگیری را در پساکرونا تحت الشعاع قرار خواهند داد، حداقل در 25 موضوع قابل بررسی هستند؛ اما در این گفتار صرفا به 15 مورد از آن ها پرداخته شده است.
- رابطه معلم و شاگرد رنگ دیگری خواهد گرفت. این موضوع حداقل در مورد کودکان بیشتر خودنمایی خواهد کرد.
- مدرسه ی ملموس و فیزیکی، شکل سابق خود را در ذهن شاگردان و حتی معلمان از دست خواهد داد.
- تا مدت ها اضطراب و وسواس فکری دامن گیر شاگرد و معلم شده و بر روابط آن ها با هم یا نسبت به ساختمان مدرسه اثر خواهد گذاشت. در مورد کودکان این اضطراب بیشتر از والدین به آن ها القاء خواهد شد.
- وجوه یادگیری از مسیر احساسات دیداری و شنیداری بر وجوه یادگیری از طریق لامسه و بویایی در کودکان پیشی خواهد گرفت. بخش مهمی از این تربیت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم خواسته والدین خواهد بود.
- بی نظمی ناشی از دوران قرنطینه در اغلب افراد دخیل در آن، نهادینه شده، در بعضی جهات منجر به افت تحصیلی خواهد شد. در بعضی به شکل اختلال یادگیری رخ خواهد داد و بیرون رفتن از آن مستلزم فعالیت عمیق پژوهشی و بعضا درمانی است.
- کارکردهای «حافظه پرداز» قبلی که اکثر تعلیم و تربیت کشور را با خود همراه کرده بود، با چالش شدیدی روبه رو خواهد شد و کارکردهای «خاطره پرداز» و «تحلیل گر» ارزش خود را بازخواهند یافت. به نظر می رسد در این تغییر پارادایم شاهد ریزش شدید خواهیم بود. این ریزش هم در مدل و هم در روش یاددهی مربیان خواهد بود و به عبارتی صلاحیت بعضی از مربیان زیر سوال خواهد رفت. از طرفی نیز مدل یادگیری بعضی از شاگردان که پیش از موضوع کرونا احساس رشد داشته اند را به چالش خواهد کشید. اگر این چالش به درستی ارزیابی نشود، شاهد موجی از افسردگی و حتی میل به خودکشی در شاگردان خواهیم بود.
- کارکردهای اجتماعی ناشی از مدرسه بعد از کرونا نسبت به پیش از آن به شکل معناداری تغییر خواهد کرد. پیوندهای اجتماعی که پیش تر بر پایه هایی مانند شهرت و معروفیت مدرسه، سطوح طبقاتی مثل تیزهوش و غیر تیزهوش، نمونه و غیر نمونه، دینی و غیر دینی و … جای خود را به اجتماعات علمی، پژوهشی، خلاقیت محور و عقل محور که گفت و گو و کار با فضاهای مجازی و الکترونیک را می دانند، خواهد داد. در چنین شرایطی ریزش شدیدی را شاهد خواهیم بود؛ یعنی کسانی که نتوانند پیوندهای اجتماعی جدید را درک کنند، در معرض آسیب قرار خواهند گرفت.
- انگیزه های شاگردان برای تحصیل در رشته های علوم انسانی و هنر افزایش خواهد یافت و چون این موضوع با مدل یادگیری اکثریت والدین پیش از کرونا در تضاد است، دعواها و بحث های جدیدی را بر سر انتخاب رشته تحصیلی شاهد خواهیم بود.
- تاثیر معلمان معارف دینی که پیش تر بر مبنای حافظه مداری و با باور مصرف بدون برهان کار کرده اند، دشوار شده و چالش های پیش رو آن ها را به این صرافت خواهد انداخت که یا از خیر تدریس بگذرند یا یادگیری های تازه متناسب با شاگردان را ارائه دهند.
- شاگردانی که در دوران قرنطینه یادگیری منظم را به صورت خودجوش یا غیر خودجوش براساس کارکردهای الکترونیکی تجربه کرده اند، نسبت به همکلاسی های خود که این موضوع را جدی نگرفته اند، اختلاف معناداری را از حیث یادگیری دروس تجربه خواهند کرد و همین اختلاف، حد میانه و میانگین کلاس را تحت الشعاع قرار خواهد داد و زحمت مربیان را افزایش می دهد.
- بخشی از شاگردان که در دوران قرنطینه دچار «اعتیاد الکترونیک» یا «اعتیاد مرور بی هدف رسانه» شده اند، یادگیری آن ها به واسطه همین اعتیاد تحت الشعاع قرار خواهد گرفت.
- بعضی از شاگردان اهمیت «ذهن یادگیرنده» نسبت به «ساختمان مدرسه» را در دوران قرنطینه فهمیده اند. آن ها فهمیده اند که اهمیت مدرسه به خودشان، برنامه درسی و معلم است و از همین رو فرصت یادگیری پیش آمده را جدی گرفته و به صورت معناداری از همکلاسی های خود که در مقابل یادگیری مقاومت کرده اند پیشی خواهند گرفت.
- دوران قرنطینه برای بعضی از شاگردان و مربیان فضای خلوت و برای برخی شاگردان و مربیان، دوران پر از جلوه و شلوغی بوده است؛ این تضاد اگر از طریق گفت و گو و فعالیت دقیق علمی تعدیل نشود، منجر به اختلاف سطح یادگیری شاگردان شده و به ارتباط و همدلی یا حداقل همزبانی و همدردی آن ها لطمه خواهد زد.
- شاگردان خلاق در پساکرونا، جایگاه بهتری خواهند داشت. در مقابل شاگردان «غیر خلاق» ولو آنکه باهوش و پرحافظه باشند، حداقل جایگاه شغلی و اقتصادی خوبی در مقایسه با همکلاسی های خود در آینده به دست نخواهند آورد. چون هم مالیات دهندگان در آینده کار دولت های را زیر نظر می گیرند و هم ارزش منابع ملی با گذشته متفاوت خواهد بود، به همین دلیل ملاک دولتمردی در آینده با گذشته فرق خواهد کرد و افراد خلاق و نوآور مولد نسبت به افرادی که لزوما نمرات بالاتر دارند ترجیح داده خواهند شد.
- به دلیلی نگرانی والدین با فوبیای ذهنی خود شاگردان به راحتی مراکز یادگیری فعال نخواهند شد و اگر هم فعال شوند به خاطر همین نگرانی با غیبت های ممتد و زیاد رو به رو خواهند شد.
موارد بالا از دو وجه نگارش یافته اند و نگارنده نیز بر این باور است که کرونا برای کشور ما که در اکثر موارد در آن ا«شی» نسبت به «شخص» مهم تر بوده یک خیر حقیقی و واقعی است. خانواده های زیادی هستند که پوست اندازی و تحول جدید جهان را درک کرده و خود را برای زندگی در آن آماده کرده اند و از یادگیری های جدید غافل نیستند؛ بعضی نیز با مقاومت در مقابل یادگیری نشسته اند تا کشتی سوراخ آن ها هر لحظه خود به خود نجات یابد. شاید تنها کاری که می شناسند و می توانند انجام دهند، قرار دادن حاکمیت ها و دولت ها در معرض ایراد و جرح است.
- یادگیری منظم و هدف دار برای ما، به خصوص برای کودکان، نوجوانان و جوانان یک ضرورت است. اگر مدرسه و کلاس فیزیکی تعطیل است نباید از مجال های یادگیری دیگر غافل شد.
- چه کسی گفته است خانه، فقط محل استراحت و تماشای مسابقات مهیج، فیلم و سریال های فاقد ظرفیت اندیشه و تامل و محلی برای خوردن و خوابیدن است؟ باور فوق در مورد خانه، بخش مهمی از یادگیری مادام العمر را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
- خانه برای یک یادگیرنده واقعی در کنار امنیت و رفاه، محل درس، محل مطالعه، محل فهم و محل تامل است. شاگردی که انتظار دارد در بهترین دانشگاه ها تحصیل کند و حتی حاضر نیست یک نرم افزار ارتباط یادگیری الکترونیک را نصب کند و مشکلات نصب و راه اندازی آن را به مسئله تبدیل و سپس آن را حل کند؛ چگونه توقع دارد در آینده مشکلات کشور، شهر، خانه یا حتی خودش را حل کند؟
- کرونا به یادگیرنده ی زیرک می گوید: دیگر وقت مصرف کننده بودن، وقت گذرانی و طلبکاری از زمین و زمان سپری شده است. لازم است قدرت تحلیل داشته باشی، مولد باشی و در یک کلام در جستجوی فهم و شناخت بیشتر از خود در جهانت باشی.
- راهی جز یادگیری و یاد دادن به خود و دیگران برای امنیت، رفاه، احترام اجتماعی و خودشکوفایی نیست.
مقاومت در مقابل یادگیری یعنی انتخاب هلاکت!
از خواندن این مطلب بسیار لذت بردم و من هم با شما موافق هستم که کرونا برای جامعه ما حقیتا خیر بوده و لازم ایت که در روش های یادگیری و تدریس تغییر و تحولی جدی صورت گیرد.
سپاس از همراهی شما